میگویدگویش خلخالاَسکِستانی: vâjə دِروی: vâj.ə شالی: vâj.ə کَجَلی: mâ.j.e/iya کَرنَقی: vâjə کَرینی: vâjə کُلوری: vâj.ə گیلَوانی: vâjə لِردی: vâj
میگویدگویش کرمانشاهکلهری: üše:d گورانی: üše:d سنجابی: üše:d کولیایی: awše: زنگنهای: üše:d جلالوندی: mu:še: زولهای: mu:še: کاکاوندی: mu:še: هوزمانوندی: mu:še:
گم گوتلغتنامه دهخداگم گوت . [ گ ُ ] (فرانسوی ، اِ) از جمله داروهایی است که بیشینه ٔ یک خوراک آنها از ده سانتیگرم تا یک گرم است . (کارآموزی داروسازی تألیف جنیدی ص 247). رجوع به گم رزین شود.
مَا يَوَدُّفرهنگ واژگان قرآندوست ندارد(ود نوع خاصي از حب است و آن حبي است که آثار و پيآمدهايي آشکار دارد )
حوض ماهیلغتنامه دهخداحوض ماهی . [ ح َ ض ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حوض آب و آن برج حوت است . (برهان ) : عریان بحوض ماهی سوی بره روان شدهمچون بره برآمد پوشیده صوف اصفر.خاقانی .