نااستحقاقلغتنامه دهخدانااستحقاق . [ اِ ت ِ ] (اِ مرکب ) مقابل استحقاق . ناروا. به ظلم . به ستم : بر خود واجب ساخت و این دعوت را اجابت کرد و چنان پادشاهی که از خانه ٔ قدیم خویش به نااستحقاق ازعاج کرده بود بر نصرت دادن . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 28</s