مبيد
نابودکننده؛ ازمیانبرنده.
دافع حشرات , نابودکننده , براندازگر
نابودکنندۀ جان؛ جانستان.
پسوندی در مقام کشنده و نابودکننده
۱. فرسودهکننده.۲. نابودکننده.