ناترةلغتنامه دهخداناترة. [ ت ِ رَ ] (ع ص ) قوس ناترة؛ کمان که زه را پاره کند از سختی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). کمانی که از سختی زه را پاره کند. (ناظم الاطباء). القسی المنقطعة الاوتار. (المنجد). ج ، نَواتِر.
اثبات ناتراواzero-knowledge proof, ZK proofواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش اثبات در رمزنگاری که در آن اثباتکننده میتواند به وارسیکننده اثبات کند که یک گزارة مفروض درست است، بدون آنکه هیچ اطلاعاتی بهجز درستی گزاره به وارسیکننده منتقل شود متـ . اثبات دانشصفر
لایۀ ناتراواimpermeable layerواژههای مصوب فرهنگستانلایهای از سنگ یا خاک یا رسوب که سیالها نمیتوانند از آن بگذرند