ناسازیلغتنامه دهخداناسازی . (حامص مرکب ) از:ناساز + ی ، اسم معنی ، حاصل مصدر. (حاشیه برهان قاطعچ معین ). مخالفت کردن . (برهان قاطع) (آنندراج ). مخالفت . عدم موافقت . (ناظم الاطباء). مخالفت . (انجمن آرا). دشمنی . ناسازگاری . کج روی . ستیزه خوئی : گردون ستیزه کار دیدی
نوسازیلغتنامه دهخدانوسازی . [ ن َ / نُو ] (حامص مرکب ) بنای نو. (ناظم الاطباء). نو ساختن . || مرمت . تعمیر. (ناظم الاطباء). تجدید بنا کردن . دوباره ساختن .
نوسازیدیکشنری فارسی به انگلیسیmending, overhaul, refurbishment, rehabilitation, remake, renewal, renovation, repair
خلاففرهنگ فارسی معین(خِ) [ ع . ] 1 - (اِمص .) ناسازی ، مخالفت . 2 - (ص .) ضد، مخالف . 3 - ناحق ، دروغ .
تنافرفرهنگ مترادف و متضاد۱. انزجار، بیزاری، نفرتزدگی، دلزدگی، رمیدگی، ناسازی، نفرت ≠ تمایل ۲. ازهم رمیدن، از هم بیزاری جستن، دوری جستن ≠ متمایل شدن، راغب گشتن
نامی گیلانیلغتنامه دهخدانامی گیلانی . [ ی ِ ] (اِخ ) این بیت را مؤلف تذکره ٔ نگارستان سخن به نام او ثبت کرده است :ما را فریب عافیت از راه برده بودناسازی زمانه به فریاد من رسید .جز این اطلاعی از حال وی به دست نیامد.
میناسازیلغتنامه دهخدامیناسازی . (حامص مرکب ) صنعت مینا ساختن . نقاشی و تزیین فلزات مختلف از قبیل طلا و نقره و مس بوسیله ٔ رنگهای لعابدار مخصوص که در حرارت بسیار زیاد پخته و ثابت شود. عمل ساختن مینا. || (اِ مرکب ) محل ساختن مینا. کارگاهی که در آنجا مینا ساخته شود. میناکاری .