خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشدنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناشدنی
/nāšodani/
معنی
محال؛ غیر ممکن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
محال، ممتنع، ناممکن، نامیسور ≠ شدنی، ممکن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناشدنی
واژگان مترادف و متضاد
محال، ممتنع، ناممکن، نامیسور ≠ شدنی، ممکن
-
ناشدنی
لغتنامه دهخدا
ناشدنی . [ ش ُ دَ ] (ص لیاقت ) ناشو. غیرممکن . (آنندراج ) (از فرهنگ فرنگ ). محال . ناممکن . چیزی که مقدر نشده باشد. (ناظم الاطباء). ممتنع. نشدنی . ناممکن . مستحیل : اینهاشدنی است آنچه آن ناشدنیست آن است که من ترا فراموش کنم . فروغی بسطامی .|| مقابل ش...
-
ناشدنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹نشدنی› nāšodani محال؛ غیر ممکن.
-
واژههای مشابه
-
اصلاح ناشدنی
لغتنامه دهخدا
اصلاح ناشدنی .[ اِ ش ُ دَ ] (ص لیاقت ) غیرقابل اصلاح . اصلاح ناپذیر.
-
جستوجو در متن
-
ناممکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] nāmomken ناشدنی؛ محال.
-
nonlocking
روانشناسی
قفل ناشدنی
-
immiscible
پزشکی
آمیخته ناشدنی
-
نشدنی
واژگان مترادف و متضاد
غیرممکن، محال، ناشدنی ≠ ممکن
-
نُفُوراً
فرهنگ واژگان قرآن
نفرت و رميدني وصف ناشدني
-
صورت ناپذیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] suratnāpazir انجامنشدنی؛ غیرممکن؛ ناشدنی.
-
irremovable discontinuity
ریاضی و آمار
ناپیوستگی رفع ناشدنی
-
inseparable
ریاضی و آمار
تفکیک ناپذیر ، جدا ناشدنی
-
nonrenewable resource
مهندسی منابع طبیعی
منابع تجدید ناشدنی