ناماللغتنامه دهخدانامال . (ن مف مرکب ) نامالیده . نمالیده . مالیده ناشده . مالش نادیده .- تریاک نامال ؛ شیره ٔ خشخاش که هنوز آن را نمالیده اند.
نامللغتنامه دهخدانامل . [ م ِ ] (ع ص ) سخن چین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نمام . (المنجد) (از اقرب الموارد).
نامالیدنیلغتنامه دهخدانامالیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل مالیدن نیست . که مالش پذیر نیست . که نتوان آن را مالید. مقابل مالیدنی . رجوع به مالیدنی شود.
نامالیدهلغتنامه دهخدانامالیده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نامال . نمالیده . مالیده ناشده . مقابل مالیده . رجوع به مالیده شود.
نامألوفلغتنامه دهخدانامألوف . [ م َءْ ] (ص مرکب ) ناآشنا. که بدان انس گرفته نشده باشد. که مأنوس و مألوف نیست .
نامالیدنیلغتنامه دهخدانامالیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل مالیدن نیست . که مالش پذیر نیست . که نتوان آن را مالید. مقابل مالیدنی . رجوع به مالیدنی شود.
نامالیدهلغتنامه دهخدانامالیده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نامال . نمالیده . مالیده ناشده . مقابل مالیده . رجوع به مالیده شود.