خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامدار
/nāmdār/
معنی
نامی؛ بنام؛ نیکنام؛ معروف.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اسمی، بنام، سرشناس، شهره، شهیر، مشهور، معروف، معنون، نامآور، نامور ≠ گمنام
دیکشنری
celebrated, famed, famous, legendary, name, noted, ranking, titular
-
جستوجوی دقیق
-
نامدار
واژگان مترادف و متضاد
اسمی، بنام، سرشناس، شهره، شهیر، مشهور، معروف، معنون، نامآور، نامور ≠ گمنام
-
نامدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: nām dār) (به مجاز) دارای آوازه و شهرت بسیار ، مشهور ، معروف ؛ (در قدیم) (به مجاز) بزرگ ، بزرگوار ، پهلوان ؛ (در قدیم) (به مجاز) نفیس ، قیمتی ؛ گزیده ، گزین ، بسیار خوب ؛ (در اعلام) نام دستور [وزیر] بزرگ یزد در زمان بازدید جکسون از یزد [البته ه...
-
نامدار
لغتنامه دهخدا
نامدار. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سپاهو واقع در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس ، در 95 هزارگزی شمال شرقی بندرعباس ، بر سر راه مالرو قلعه قاضی به سپاهو. در منطقه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
نامدار
لغتنامه دهخدا
نامدار. (اِخ ) دهی است از دهستان عثمانوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، در 52 هزارگزی جنوب شرقی کرمانشاه و 8 هزارگزی سرجوب در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 125 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ آهوران تأمین می شود. محصولش غلات و لبنیات و شغل مرد...
-
نامدار
لغتنامه دهخدا
نامدار. (نف مرکب ) (از: نام + دار، دارنده ) مشهور. معروف . نامی . نام آور. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). مشهور در دلیری یاعلم یا هنر یا نیکی . (فرهنگ نظام ). مشهور. معروف . دارای آوازه . نیکنام . سرافراز. بزرگوار. باعزت . باآبرو. (از ناظم الاطباء). س...
-
نامدار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] nāmdār نامی؛ بنام؛ نیکنام؛ معروف.
-
نامدار
فرهنگ فارسی معین
(ص .) معروف ، مشهور.
-
نامدار
لهجه و گویش تهرانی
بنام
-
نامدار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
celebrated, famed, famous, legendary, name, noted, ranking, titular
-
واژههای مشابه
-
گورسفید نامدار
لغتنامه دهخدا
گورسفید نامدار. [ س َ / س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان گیلان بخش گیلان شهرستان شاه آباد واقع در 12000 گزی شمال باختری گیلان و 1500 گزی جنوب شوسه ٔ گیلان به قصرشیرین . دشت و گرمسیر مالاریایی و دارای 350 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ گیلان است . محصو...
-
باب نامدار
لغتنامه دهخدا
باب نامدار. [ ب ِ ] (اِخ ) کویی است در شیراز که بنام بانی آن نامدار نامیده شده است و گویند وی در زمان خود از وزراء بوده است که کوی به وی نسبت داده شده است . شیخ مؤیدبن محمدبن احمد معروف به نامدار در رباط خویش واقع در باب نامدار مدفون شده است . (شدال...
-
آدم نامدار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
celebrity
-
شخص نامدار
دیکشنری فارسی به عربی
مشهور