ناهماهنگدیکشنری فارسی به انگلیسیdisharmonious, dissonant, incongruous, inconsistent, inharmonious, uncoordinated
ناهماهنگیanharmonicityواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در نوسانهای مکانیکی که نیروی بازگرداننده در آنها با جابهجایی رابطهای غیرخطی دارد
ناهماهنگیanharmonicityواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در نوسانهای مکانیکی که نیروی بازگرداننده در آنها با جابهجایی رابطهای غیرخطی دارد