ناورانیship handling/ ship-handling/ shiphandlingواژههای مصوب فرهنگستانفن و مهارت هدایت ناو در هنگام آرایش و انجام راهکنشها و رزمایشهای مختلف، در آبهای محدود یا در هنگام لنگراندازی
نوگورانلغتنامه دهخدانوگوران . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، در 24 هزارگزی جنوب غربی فلاورجان و یک هزارگزی مغرب جاده ٔ فلاورجان به پل گره واقع است و 1328 تن سکنه دارد. آبش از قنات و زاینده
نیاورانلغتنامه دهخدانیاوران . [ وَ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان شمیران در 3هزارگزی شرق تجریش و دامنه ٔ سردسیری واقعاست و 670 تن سکنه دارد. سکنه ٔ این ده در تابستان به 1000 نفر می رسد. (از فرهنگ ج
ناورانلغتنامه دهخداناوران . [ وَ ] (اِ) ممکنات را گویند که جمع ناور باشد که به معنی ممکن است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از انجمن آرا). از لغات فرهنگ دساتیر است . رجوع به ناور شود.
ناوگرانلغتنامه دهخداناوگران . [ گ َ ] (اِخ )دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، در 31 هزارگزی شمال شرقی سنندج و 3 هزارگزی شمال شرقی آلی پینگ . در جلگه ٔ سردسیر واقع است و 270تن سک