نجومیلغتنامه دهخدانجومی . [ ن ُ ] (اِخ ) (مولانا حاجی ...) امیر علیشیر نوائی در مجالس النفایس او را لاابالی و ناپاک و مایل به هزل دانسته و این مطلع را به نامش ثبت کرده است :باز عید آمد بیا جانا که قربانت شوم همچو چشم گوسفند مرده حیرانت شوم .و حکیم شاه محمد قزوینی مترجم مجالس النفای
نجومیلغتنامه دهخدانجومی . [ ن ُ ] (ص نسبی ) منسوب به نجوم است . منسوب به علم نجوم . (ناظم الاطباء). || منجم . نجوم دان : ز رومی و هندی و از پارسی نجومی و گر مردم هندسی . فردوسی .- ساعت نجومی ؛ ظاهراً ساعت من
روز نجومیلغتنامه دهخداروز نجومی . [ زِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مدت زمان بین دو عبور علیای ستاره ای است (این روز برای تمام ستاره ها یکی است ).
نجومی کاشانیلغتنامه دهخدانجومی کاشانی . [ ن ُ ی ِ ] (اِخ )ملا غیاث . به روایت نصرآبادی «در فن نجوم و وقت ساعت سازی قدرت بسیار داشته چنانچه وقت ساعتی در کاشان ساخته . طبع نظمی هم داشت ، جهت قاضی اران که از قرای کاشان است و نهایت کراهت منظر داشته این قطعه را گفته :طرفه قومند مردم اران که بدی مض
غیاث نجومیلغتنامه دهخداغیاث نجومی . [ ث ِ ن ُ ] (اِخ ) کاشی . از شاعران کاشان بود و در فن نجوم و ساعتسازی مهارت داشت . قطعه ٔ زیر را درباره ٔ قاضی اران (از قرای کاشان ) که بسیار زشت منظر بوده است گفته :طرفه قومند مردم اران که بدی مضمر است در بهشان آنقدر فضله میبرند از شهرکه محال است
ساعت نجومیلغتنامه دهخداساعت نجومی . [ ع َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دو نیم گهری . (غیاث ) (آنندراج ). در التفهیم ابوریحان بیرونی آمده : ساعتها دو گونه اند: یکی راست است ، و او را مستوی خوانند و هر یکی از این ساعات مستوی تیری است از بیست و چهار تیر از جمله ٔ شباروز. و اندازه ٔ او همیشه یکی ب
روز نجومیلغتنامه دهخداروز نجومی . [ زِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مدت زمان بین دو عبور علیای ستاره ای است (این روز برای تمام ستاره ها یکی است ).
نجومی کاشانیلغتنامه دهخدانجومی کاشانی . [ ن ُ ی ِ ] (اِخ )ملا غیاث . به روایت نصرآبادی «در فن نجوم و وقت ساعت سازی قدرت بسیار داشته چنانچه وقت ساعتی در کاشان ساخته . طبع نظمی هم داشت ، جهت قاضی اران که از قرای کاشان است و نهایت کراهت منظر داشته این قطعه را گفته :طرفه قومند مردم اران که بدی مض
غیاث نجومیلغتنامه دهخداغیاث نجومی . [ ث ِ ن ُ ] (اِخ ) کاشی . از شاعران کاشان بود و در فن نجوم و ساعتسازی مهارت داشت . قطعه ٔ زیر را درباره ٔ قاضی اران (از قرای کاشان ) که بسیار زشت منظر بوده است گفته :طرفه قومند مردم اران که بدی مضمر است در بهشان آنقدر فضله میبرند از شهرکه محال است
ساعت نجومیلغتنامه دهخداساعت نجومی . [ ع َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دو نیم گهری . (غیاث ) (آنندراج ). در التفهیم ابوریحان بیرونی آمده : ساعتها دو گونه اند: یکی راست است ، و او را مستوی خوانند و هر یکی از این ساعات مستوی تیری است از بیست و چهار تیر از جمله ٔ شباروز. و اندازه ٔ او همیشه یکی ب
نجومی کاشانیلغتنامه دهخدانجومی کاشانی . [ ن ُ ی ِ ] (اِخ )ملا غیاث . به روایت نصرآبادی «در فن نجوم و وقت ساعت سازی قدرت بسیار داشته چنانچه وقت ساعتی در کاشان ساخته . طبع نظمی هم داشت ، جهت قاضی اران که از قرای کاشان است و نهایت کراهت منظر داشته این قطعه را گفته :طرفه قومند مردم اران که بدی مض
روز نجومیلغتنامه دهخداروز نجومی . [ زِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مدت زمان بین دو عبور علیای ستاره ای است (این روز برای تمام ستاره ها یکی است ).
غیاث نجومیلغتنامه دهخداغیاث نجومی . [ ث ِ ن ُ ] (اِخ ) کاشی . از شاعران کاشان بود و در فن نجوم و ساعتسازی مهارت داشت . قطعه ٔ زیر را درباره ٔ قاضی اران (از قرای کاشان ) که بسیار زشت منظر بوده است گفته :طرفه قومند مردم اران که بدی مضمر است در بهشان آنقدر فضله میبرند از شهرکه محال است
حبیب اﷲ نجومیلغتنامه دهخداحبیب اﷲ نجومی . [ ح َ بُل ْ لاهَِ ن ُ ] (اِخ ) فرزند حاج میرزا احمد منجم باشی شیرازی پسر حاج محمد جعفر است . خود و پدر او متخصص علوم نجوم بودند.تقویمهای رقومی (عددی ) و فارسی (حروفی ) استخراج پدراو میرزا احمد که به سالهای 1305 - <span class="
ساعت نجومیلغتنامه دهخداساعت نجومی . [ ع َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دو نیم گهری . (غیاث ) (آنندراج ). در التفهیم ابوریحان بیرونی آمده : ساعتها دو گونه اند: یکی راست است ، و او را مستوی خوانند و هر یکی از این ساعات مستوی تیری است از بیست و چهار تیر از جمله ٔ شباروز. و اندازه ٔ او همیشه یکی ب