لغتنامه دهخدا
نخر. [ ن َ ] (ع مص ) دراز کشیدن آواز را در بن بینی ، یا بانگ کردن بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کشیدن صدا و نفس را در خیشوم ها. (از اقرب الموارد). بانگ کردن بینی . (زوزنی ). نخیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || دست در منخر ماده شتر کردن و آن را مالیدن تا شیر دهد. (از ا