لغتنامه دهخدا
رهان . [ رِ ] (ع مص ) گرو بستن به تاختن اسب . (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ). مصدر به معنی مراهنة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با کسی گرو بستن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). شرط بستن . (فرهنگ فارسی معین ). نذربندی و شرط : نوبت زنگی است رومی شد نهان