نرمشفرهنگ فارسی عمید۱. [مجاز] مدارا؛ سازش.۲. (اسم، اسم مصدر) (ورزش) حرکات بدنی برای آمادهسازی و تقویت عضلات که غالباً بدون استفاده از وسایل خاصی انجام میشود.
نرمشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام نرمش، ولنگاری، مسامحه، سهلانگاری، بیعزمی تساهل، مدارا، ملایمت، نرمخویی، سازش، لیبرالیسم، تولرانس، رواداری، تسامح، آسانگیری عدم تمرکز، خودمختاری، خودگردانی، استقلال، استان خودمختار سازمان نامنظم، ارتشنامنظم، میلیشیا عدم دخالت دمکراسی، آزادی، مردمسالاری لیبرال، روشنفکر