نریمانیلغتنامه دهخدانریمانی . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، در54هزارگزی شمال شرقی فریمان و 10هزارگزی جنوب راه مشهد به سرخس در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 821</
نیرمانیلغتنامه دهخدانیرمانی . [ ن َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب است به نیرمان از قرای همدان . (از الانساب سمعانی ).
علی نیرمانیلغتنامه دهخداعلی نیرمانی . [ ع َ ی ِ ن َ رَ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف نیرمانی . مکنی به ابوسعد. رجوع به ابوسعد نیرمانی و علی (ابن محمدبن ...) شود.
نیرمانلغتنامه دهخدانیرمان . [ ن َ رَ ] (اِخ ) از قرای همدان است . (از معجم البلدان ) (از الانساب سمعانی ) (از منتهی الارب ).
نارمیانلغتنامه دهخدانارمیان . (اِخ ) (دروازه ٔ...) نام یکی از دروازه های ده گانه ٔ تبریز بوده است . حمداﷲ مستوفی آرد: دور باروی تبریز شش هزار گام بوده است و ده دروازه دارد: ری وقلعه و سنجاران و... نارمیان . (تاریخ گزیده ص 76).
نرمانلغتنامه دهخدانرمان . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر،در 107هزارگزی جنوب شرقی کنگان بر کنار راه گله دار به وراوی ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 526 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش غلات و خر