نزةلغتنامه دهخدانزة. [ ن َزْ زَ ] (ع اِ) شهوت شدید. (از المنجد). شهوت . (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). خواهانی . (ناظم الاطباء). || (ص ) ناقة نزة؛ خفیفة. (از اقرب الموارد). ماده شترسبک . (ناظم الاطباء). || ارض نزة؛ ذات نزّ. (اقرب الموارد). زمین زهاب ناک . رجوع به نزّ شود.
تهوع صبحگاهیmorning sickness, nausea gravidarumواژههای مصوب فرهنگستاناحساس تهوع و استفراغ در هنگام برخاستن از خواب، بهویژه در ماههای اول بارداری
نزهانلغتنامه دهخدانزهان .[ ن َ زَ ] (ع مص ) دور کردن شتران را از آب . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). نَزْه . رجوع به نَزْه شود.
مطنزةلغتنامه دهخدامطنزة. [ م َ ن َ زَ ] (ع ص ) بی خیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یقال هم مطنزة؛ ای جماعة لاخیر فیهم هینة انفسهم علیهم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
نزنزةلغتنامه دهخدانزنزة. [ن َ ن َ زَ ] (ع مص ) سر جنبانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نزنز الرجل ؛ حرک رأسه . (اقرب الموارد).
مطانزةلغتنامه دهخدامطانزة. [ م ُ ن َ زَ ] (ع اِمص ) سخریه و فسوس . (ناظم الاطباء). کلمه ای است برساخته از طنز. رجوع به طنز شود.