گنجندهلغتنامه دهخداگنجنده . [ گ ُ ج َ دَ / دِ ] (نف ) آنچه که بگنجد. آنچه که در چیزی تواند گنجید. جای گیرنده : ماده چیزی است فراز هم آورده از چهارمایه ٔ با یکدیگر ناسازنده و ناگنجنده . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
گنجندگیلغتنامه دهخداگنجندگی . [ گ ُ ج َ دَ / دِ ] (حامص ) شایستگی گنجیدن داشتن . قابل گنجیدن بودن . رجوع به گنجیدن شود.