نشاستۀ آسیبدیدهdamaged starchواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشاسته که از تخریب بافت ریزدانههای نشاسته در مراحل مختلف آسیاب کردن غلات به دست میآید
نشاستهلغتنامه دهخدانشاسته . [ ن ِ / ن َ ت َ / ت ِ ] (اِ) نشا. (منتهی الارب ) (زمخشری ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). نشاستج . (زمخشری ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). لباب حنطة. (بحر الجواهر). نشاء. (منتهی الارب ). املون . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی )
نشاستهفرهنگ فارسی عمیدگردی سفید، بیبو، بیمزه که برای آهار دادن پارچه و ساختن پودر و چسب و پختن بعضی خوراکها به کار میرود. در طب نیز استعمال میشود.