نظام نیمهریاستیsemi-presidential system, semi-presidential government systemsواژههای مصوب فرهنگستاننظامی سیاسی که در آن رئیسجمهور، در مقام رئیس کشور، و نخستوزیر در مقام رئیس دولت، مشترکاً ادارة کشور را بر عهده دارند
نظامدیکشنری عربی به فارسیفرمان , امر , حکم , مشيت , تقدير , ايين , پيوند نامه , مقاوله نامه , موافقت مقدماتي , پيش نويس سند , اداب ورسوم , تشريفات , مقاوله نامه نوشتن , سيستم , دستگاه ,
نظامفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتظام، انضباط، دیسیپلین ۲. آراستگی، ترتیب، روش، سامان، نظم ۳. ارتش، سربازی ۴. رژیم