لغتنامه دهخدا
نعار. [ ن ُ ] (ع اِ) آواز خیشوم . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || (مص ) بانگ کردن و آواز دادن از خیشوم . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). نعیر. (اقرب الموارد) (المنجد) (متن اللغة). || جوشیدن خون از رگ یا بانگ کردن رگ به برآمدن خون .