نقطۀ انتقالیrunning fixواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای جغرافیایی که حاصل تقاطع حداقل دو خط مکان (LOP) است که در زمانهای متفاوت به دست میآید؛ خط مکان اول به روش ناوبری تخمینی به زمان آخرین خط مکان منتقل میشود
نقطه نقطهلغتنامه دهخدانقطه نقطه . [ ن ُ طَ / طِ ن ُ طَ/ طِ ] (ص مرکب ) خال خال . پر خال و نقط : گر ز نصرت نه حامله است چرانقطه نقطه است پیکر تیغش . خاقانی .- <span clas
نقطهبهنقطهpoint-to-pointواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ارسال نشانکها از یک نقطۀ مبدأ به یک نقطۀ مقصد
روش نقطۀ انتقالیrunning fix methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی که ازطریق آن با معلوم بودن راه و سرعت کشتی یک خط مکان به زمانهای دیگر منتقل میشود تا امکان تعیین نقطۀ کشتی، تنها با استفاده از یک شی، فراهم شود