نقطۀ انجمادfreezing pointواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل میشود
نقطه نقطهلغتنامه دهخدانقطه نقطه . [ ن ُ طَ / طِ ن ُ طَ/ طِ ] (ص مرکب ) خال خال . پر خال و نقط : گر ز نصرت نه حامله است چرانقطه نقطه است پیکر تیغش . خاقانی .- <span clas
نقطهبهنقطهpoint-to-pointواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ارسال نشانکها از یک نقطۀ مبدأ به یک نقطۀ مقصد
نزول نقطۀ انجمادfreezing point depressionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش نقطۀ انجماد محلول در مقایسه با نقطۀ انجماد حلاّل خالص در نتیجۀ تأثیر تعداد ذرات مادۀ حلشده
ریختهگری سردrheocastingواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای ریختهگری که در آن فلز یا آلیاژی در حالت مایع به زیر نقطۀ انجماد میرسد، ولی امکان رشد هستهها تا چندین درجه زیر نقطۀ انجماد داده نمیشود
یخبندان 2frostواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی که در آن دمای سطح زمین و اشیای روی آن به زیر نقطۀ انجماد میرسد