نقلیاتلغتنامه دهخدانقلیات . [ ن َ لی یا ] (از ع ، اِ) قصه ها و حکایتها و روایتها و چیزهای نقل شده و جابه جاگشته . (ناظم الاطباء).
رافیةلغتنامه دهخدارافیة. [ی َ ] (ع اِ) جنس گیاهی است از اقسام نخلیات که از برگ نوعی از آن نخ محکم مشهوری ساخته میشود. و این گیاه بخصوص در ماداگاسکار کاشته میشود. (از المنجد).
طبس مسینانلغتنامه دهخداطبس مسینان . [ طَ ب َ س ِ م َ ] (اِخ ) به خراسان اندر میان کوه و بیابان است و جائی بانعمت است . (حدود العالم ). طبس مسینان : از اقلیم سیم طولش از جزایر خالدات :
نجیللغتنامه دهخدانجیل . [ ن َ ] (ع اِ) هرم که نوعی از گیاه شور است و برگ شکسته ٔ آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نجیر. گزمازج . ثمرةالطرفاء. (از برهان قاطع) (از آنندراج ). گز
مردمانلغتنامه دهخدامردمان . [ م َ دُ ] (اِ) ج ِ مردم . خلایق . خلق . آدمیان . ناس . انس . اناس . جهانیان . انام : چاه پر کرباسه و پر کژدمان خورد ایشان پوست روی مردمان . رودکی .چون