مادیت بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام مادیت بخشیدن، مجسم کردن، نمودارکردن، وجود خارجی دادن، صورت ظاهر دادن نمودار گشتن
زمجرةدیکشنری عربی به فارسیتله , کمند , گره , گرفتاري , گوريدگي , شوريدگي , بغرنجي , برجسته کردن , نمودارکردن , بغرنج کردن , دندان قروچه کردن , غرولند کردن , خشمگين ساختن , گره خوردن