نهانزالغتنامه دهخدانهانزا. [ ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) در گیاه شناسی ، مخفی التناسل . گمزاد. مخفی الزهر، مانند خزه و قارچ . (لغات فرهنگستان ).
نهانجایلغتنامه دهخدانهانجای . [ ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب ) شرم و عورت مرد و زن . قُبُل و دبر. آلت زن و آلت مرد. (از یادداشتهای مؤلف ). || نهانگاه . مخفی گاه .
نهنجهلغتنامه دهخدانهنجه . [ ن َ هَِ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر. در 23 هزارگزی شهر ملایر و 3 هزارگزی جاده ٔ ملایر به همدان ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 594
نهانزادلغتنامه دهخدانهانزاد. [ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) نهانزا.- نهانزادان آوندی ؛ مخفی التناسل وعائی . رستنی های لوله داری که گل ندارند، مانند سرخس و پرسیاوشان . (لغات فرهنگستان ). رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص
نهانزادانCryptogamsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از گیاهان که در چرخۀ تولید مثل خود به جای دانه هاگ تولید میکنند
نهانزادان آوندیVascular cryptogamsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از نهانزادان که دارای ساختارهای منظم آوندی برای رساندن شیرابههای گیاهی به نقاط مختلف خود هستند
خزهفرهنگ فارسی معین(خَ زِ) (اِ.) نوعی رستنی نهانزا که ساقه و برگ دارد اما گل و ریشه ندارد. بعضی از آن ها ساقه هم ندارند.
مخفیلغتنامه دهخدامخفی . [ م َ فی ی ] (ع ص ) به معنی پنهان . (آنندراج ). پنهان و پوشیده و پنام و نهفته و نهان و پوشیده شده . (ناظم الاطباء) : آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پرده ست بر درگاه جان . مولوی .بر رأی ملک مخفی نماناد.
نهانزادلغتنامه دهخدانهانزاد. [ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) نهانزا.- نهانزادان آوندی ؛ مخفی التناسل وعائی . رستنی های لوله داری که گل ندارند، مانند سرخس و پرسیاوشان . (لغات فرهنگستان ). رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص
نهانزادانCryptogamsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از گیاهان که در چرخۀ تولید مثل خود به جای دانه هاگ تولید میکنند
نهانزادان آوندیVascular cryptogamsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از نهانزادان که دارای ساختارهای منظم آوندی برای رساندن شیرابههای گیاهی به نقاط مختلف خود هستند