ابعاد نهاییfinished size, neat size, finished measure, net measure, net size, target sizeواژههای مصوب فرهنگستانابعاد چوب پس از ماشینکاری
نهاتلغتنامه دهخدانهات . [ ن َهَْ ها ] (ع ص ) خر بسیاربانگ . (منتهی الارب ). حمار نهاق . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). || مرد سخت بانگ . (منتهی الارب ). مرد زحار. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شیر بیشه ٔ سخت آواز. (منتهی الارب ). اسد. شیر. (از اقرب الموارد).
نهاتلغتنامه دهخدانهات . [ ن ُ ] (ع مص ) بانگ کردن شیر. (منتهی الارب ) (از متن اللغة). زأر. (از اقرب الموارد).قیل هو دون الزئیر . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). نهیت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || دم سرد و ناله برآوردن . (منتهی الارب ). زحر. (متن اللغة). ناله برآوردن و دم سرد زدن . (ن
نهادلغتنامه دهخدانهاد. [ ن ُ ] (ع اِ) اندازه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زهاء. (اقرب الموارد). گویند هذا نهاد مائة؛ زهاؤها. (اقرب الموارد)؛ قریب منها. (متن اللغة)؛ این به اندازه ٔ صد است . (ناظم الاطباء).
نهایت پذیریلغتنامه دهخدانهایت پذیری . [ ن ِ / ن َ ی َ پ َ ] (حامص مرکب ) پایان پذیری . (یادداشت مؤلف ).
پذیرلغتنامه دهخداپذیر. [ پ َ ] (نف مرخم ) پذیرنده .ترکیب ها:- آب پذیر . اصلاح پذیر. افسون پذیر. اندرزپذیر. پایان پذیر. پندپذیر. پوزش پذیر. تربیت پذیر. چاره پذیر. (فردوسی ). چکّش پذیر. خاطرپذیر. خدشه پذیر. دانش پذیر. (فردوسی ). درپی پذیر. درمان پذیر. دلپذیر. دین
نهایتلغتنامه دهخدانهایت . [ ن ِ ی َ ] (ع اِ) نهایة. نهایه . پایان . انجام . انتها. آخر. غایت . عاقبت . حد. (ناظم الاطباء). کرانه . سرانجام . بن . تک . ته . سر. منتهی . (یادداشت مؤلف ) : و گر گوئی ملا باشد روا نبود که جسمی رانهایت نبود و غایت بسان جوهر اعلا.
دریای بی نهایتلغتنامه دهخدادریای بی نهایت . [ دَرْ ی ِ ن ِ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) بحر محیط. (ناظم الاطباء). رجوع به محیط شود.
نهایتلغتنامه دهخدانهایت . [ ن ِ ی َ ] (ع اِ) نهایة. نهایه . پایان . انجام . انتها. آخر. غایت . عاقبت . حد. (ناظم الاطباء). کرانه . سرانجام . بن . تک . ته . سر. منتهی . (یادداشت مؤلف ) : و گر گوئی ملا باشد روا نبود که جسمی رانهایت نبود و غایت بسان جوهر اعلا.
فارنهایتلغتنامه دهخدافارنهایت . [ رِ ] (اِ) واحد انگلیسی درجه ٔ حرارت که 95 سانتیگراد است . در تقسیم بندی فارنهایت نقطه ٔ انجماد آب 32 و نقطه ٔ جوش آن 212 درجه اختیار میشود. (علم و زندگی تألیف ا
فارنهایتلغتنامه دهخدافارنهایت . [ رِ ] (اِخ ) گابریل دانیل . طبیعی دان معروف آلمان که در ساختمان گرماسنج پیشرفت زیادی به وجود آورد و نوع خاصی از گرماسنج که خود او ساخته به نامش معروف است . فارنهایت در چهاردهم ماه مه ٔ 1686 م . در شهر دانتزیگ به دنیا آمد. بیشتر عم