وسیلۀ کمکناوبریnavigational aid, navaidsواژههای مصوب فرهنگستانهر دستگاه یا افزاره یا نقشهای که در ناوبری به ناوبر کمک میکند
نواخترnova, Nواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ متغیری که بهطور ناگهانی روشنایی آن به اندازۀ 10 تا 12 قدر افزایش مییابد
قلددیکشنری عربی به فارسینواي کسي را در اوردن , تقليد کردن , پيروي کردن , کپيه کردن , جعل هويت کردن , خود رابجاي ديگري جا زدن , صوري , وانمود کردن , بخود بستن , مانند بودن , شباهت داشتن به
نوایلغتنامه دهخدانوای . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالاجام از بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 27 هزارگزی شمال غربی تربت جام و 2 هزارگزی غرب راه تربت جام به فریمان ، در دامنه ٔ معتدل هوائی واقع است و <span class="h
لانوایلغتنامه دهخدالانوای . (اِخ ) نام کرسی بخش از ولایت ننترن در ایالت دردنی فرانسه ، دارای 1294 تن سکنه .
نوایلغتنامه دهخدانوای . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالاجام از بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 27 هزارگزی شمال غربی تربت جام و 2 هزارگزی غرب راه تربت جام به فریمان ، در دامنه ٔ معتدل هوائی واقع است و <span class="h