illumination
ناروئیدنی . [ دَ] (ص لیاقت ) مقابل روئیدنی . رجوع به روئیدنی شود.
ناگراییدنی . [ گ ِ دَ ] (ص لیاقت ) مقابل گراییدنی .
illuminate
ناروئیدن . [ دَ ] (مص منفی ) مقابل روئیدن . رجوع به روئیدن شود.
ناگراییدن . [ گ ِ دَ ] (مص منفی ) نگرائیدن . میل نکردن . متمایل ناشدن .