واژۀ نوشتاریorthographic wordواژههای مصوب فرهنگستانواژه هنگامی که در نوشتار بهصورت واحدی مادی و مشخص و با فاصله از واحدهای مشابه دیگر در نظر گرفته شود
واسط نوشتاریcommand-line interface, CLIواژههای مصوب فرهنگستاننوعی میانا که در آن کاربر برای فرمان دادن باید آن را تایپ کند متـ . میانای نوشتاری
واژۀ نوشتاریorthographic wordواژههای مصوب فرهنگستانواژه هنگامی که در نوشتار بهصورت واحدی مادی و مشخص و با فاصله از واحدهای مشابه دیگر در نظر گرفته شود
واسط نوشتاریcommand-line interface, CLIواژههای مصوب فرهنگستاننوعی میانا که در آن کاربر برای فرمان دادن باید آن را تایپ کند متـ . میانای نوشتاری
واژۀ نوشتاریorthographic wordواژههای مصوب فرهنگستانواژه هنگامی که در نوشتار بهصورت واحدی مادی و مشخص و با فاصله از واحدهای مشابه دیگر در نظر گرفته شود