نونونلغتنامه دهخدانونون . [ ] (اِخ ) شهری است [ به هندوستان ] و گویند که اندر وی بیش از سیصد هزار بت است و اندر او روسپی خانه های بسیار است . (حدودالعالم ، از یادداشت مؤلف ).
چنانچونلغتنامه دهخداچنانچون . [ چ ُ / چ ِ ] (حرف ربط مرکب ، ق مرکب ) چنانکه . همچنانکه . بمانند. مثل . (آنندراج ) : رفیقا چند گویی کو نشاطت بنگریزد کس از گرم آفروشه مرا امروز توبه سود داردچنانچون دردمندان را شنوشه . <p
پنگوئنیانSpheniscidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای دریایی از راستۀ پنگوئنسانان که فاقد قدرت پرواز هستند و بدنی ساده دارند که برای شیرجه زدن و شنا در زیر آب سازش یافته است
نگینانلغتنامه دهخدانگینان . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، در61هزارگزی شمال غربی درمیان ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 370 تن سکنه دارد. آبش از قنات ،محصولش غلات و چغندر و بنشن
نیگنانلغتنامه دهخدانیگنان . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس که در شمال غربی بشرویه واقع است . این دهستان از 30 آبادی تشکیل شده و مجموع نفوس آن در حدود 1320 نفر است . دهستان نیگنان نسبت به جمعیت و وسعت منط
روسپی خانهلغتنامه دهخداروسپی خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) محل فسق . فاحشه خانه : نونون شهری است [ بهندوستان ] و گویند که اندر وی بیش از سیصد هزار بت است و اندر وی روسپی خانه های بسیار. (حدود العالم ). و رجوع به روسپی شود.