نوچیدهلغتنامه دهخدانوچیده . [ ن َ / نُو دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) که به تازگی آن را از درخت یا بته باز کرده اند: خیار نوچیده . (یادداشت مؤلف ). میوه و سبزی و گلی که تازه از درخت چیده باشند و هنوز باطراوت و شاداب و تر و تازه است .
پالایة نادیNaudy filterواژههای مصوب فرهنگستانپالایة خطمحور یا شبکهمحور در حوزة مکان که بیهنجاریهایی با طولِموج کوتاهتر از طول پنجرة معین را آشکارسازی میکند و سپس آنها را با برونیابی از دادههای مجاور حذف میکند
روش نادیNaudy methodواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش خودکار، برپایة خط اندازهگیری برآورد ژرفا، که در آن محل و نوع بیهنجاری با استفاده از همبستگی متقابل دادههای خطی مغناطیسی مشاهدهشده با بیهنجاریهای نظری تعیین میشود
نودهلغتنامه دهخدانوده . [ ن َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل ، در 17 هزارگزی مشرق اردبیل و 2 هزارگزی جاده ٔ اردبیل به آستارا، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 4120 تن سکنه
نودهلغتنامه دهخدانوده . [ ن َ / نُو دَ / دِ ] (اِ) کره ٔ هوا را گویند که از جمله ٔ چهار عنصر است . (برهان قاطع) (آنندراج ). اتمسفر. (ناظم الاطباء). برساخته ٔ فرقه ٔ آذرکیوان است . با فرنودسار مقایسه شود. (از حاشیه ٔ برهان قاط
نودهلغتنامه دهخدانوده . [ ن َ دِه ْ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان چناران بخش حومه و ارداک شهرستان مشهد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ص 424 شود.
نوکندهلغتنامه دهخدانوکنده . [ ن َ / نُو ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب )گل تازه که از گلبن کنده اند و هنوز پژمرده نشده و بی طراوت نگشته . (از انجمن آرا). تازه کنده . (فرهنگ فارسی معین ). تازه چیده . نوچیده . شاداب . ناپلاسیده . || که