لغتنامه دهخدا
راه گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ](مص مرکب ) راه رفتن . (بهار عجم ) (ارمغان آصفی ). روانه شدن . راهی شدن . روی بجانب محل یا چیزی آوردن . رفتن . راه برگرفتن . عزیمت کردن . روان گشتن : سخن چند راندند از آن رزمگاه وزآنجا بخندان گرفتند راه . <p class="