نیاوندلغتنامه دهخدانیاوند. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیلوئیه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان . در 30هزارگزی شرق زرند، بر سر راه زرند به رفسنجان در دامنه ٔ معتدل هوائی واقع و دارای 208 تن سکنه است . آبش از قنات محصولش غلات و حبوب
نیاوندفرهنگ نامها(تلفظ: niyāvand) (نیا + وند (پسوند نسبت)) ، منسوب به نیا ؛ (به مجاز) از نژاد نیاکان ، از نسل اجداد.
ناوندلغتنامه دهخداناوند. [ وَ ] (اِ مرکب ) نان بند. بالشچه ای که خمیر پهن کرده بر آن نهند و بر دیوار تنور تفته دوسانند پختن نان را. لَپّو. رفیده . نابند.
ناوندلغتنامه دهخداناوند. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گنجگاه بخش سنجید شهرستان هروآباد و 27 هزارگزی مغرب سنجید [ کیوی ] و 3 هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ میانه به هروآباد. در منطقه ٔ کوهستانی و سردسیر واقع است و <span class="hl" di
ناوندفرهنگ فارسی معین(وَ) (اِمر.) بالشچه ای که خمیر پهن کرده بر آن نهند و بر دیوار تنور تافته چسبانند تا نان بپزد، رفیده ، نابند.
نهندلغتنامه دهخدانهند. [ن َ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. در 26 هزارگزی شمال شرقی تبریز و 12 هزارگزی جاده ٔ اهر به تبریز، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوایی واقع و دارای <span class="hl" dir="lt
تازه کند نهندلغتنامه دهخداتازه کند نهند. [ زَ ک َ دِ ن َ هََ ](اِخ ) دهی جزء دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. از لحاظ اداری تابع بخش ِ بستان آباد شهرستان تبریز است که در 23هزارگزی شمال خاوری تبریز و 9هزارگزی شوسه ٔ تبریز واقع ا
دنیاوندلغتنامه دهخدادنیاوند. [ دُن ْ وَ ] (اِخ )دگرگون شده ٔ دنباوند (= دماوند) است . تصحیف دماوند.(از انجمن آرا) (از آنندراج ). رجوع به دماوند شود.