نیایشگاهلغتنامه دهخدانیایشگاه . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) عبادتگاه . جای نیایش و عبادت کردن و دعا خواندن . پرستشگاه .
تهوع صبحگاهیmorning sickness, nausea gravidarumواژههای مصوب فرهنگستاناحساس تهوع و استفراغ در هنگام برخاستن از خواب، بهویژه در ماههای اول بارداری
ناصاةلغتنامه دهخداناصاة. (ع اِ) موی پیشانی به لغت مردم طی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة). رجوع به ناصیة شود.
نیایشگاه خانگیhousehold shrineواژههای مصوب فرهنگستانپرستشگاهی کوچک در یک پستو یا بر روی یک رف شامل مجموعهای از تصاویر و پیکرکهای پیشکششده به یکی از خدایان رسمی یا به خدایی خانوادگی یا محلی یا به نیاکانی که جنبۀ خدایی یافتهاند
نیایشگاه خانگیhousehold shrineواژههای مصوب فرهنگستانپرستشگاهی کوچک در یک پستو یا بر روی یک رف شامل مجموعهای از تصاویر و پیکرکهای پیشکششده به یکی از خدایان رسمی یا به خدایی خانوادگی یا محلی یا به نیاکانی که جنبۀ خدایی یافتهاند
نیایشگاه روبازyard shrineواژههای مصوب فرهنگستانپرستشگاهی در محوطۀ باز که در آن اثر یا آثاری آیینی و مقدس بر روی یک پایه یا تاقچه قرار داده میشود
نورگاهگویش گنابادی در گویش گنابادی ، گبری به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق میشده است.
نورگاهواژهنامه آزادنورگاه:(norgah) در گویش گنابادی (گبری) به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق می شده است.
آتشکدهفرهنگ فارسی معین(تَ کَ دِ) (اِمر.) جایی که زردشتیان آتش مقدس را در آن نگه داری کنند، نیایشگاه زرتشتیان ، آذرکده ، آتشگاه .
نیایشگهلغتنامه دهخدانیایشگه . [ ی ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) نیایشگاه . نیایشخانه . عبادتگاه . معبد : برهمن چنین گفت کاین جایگاه نیایشگه ماست در سال و ماه .اسدی .
نیایشگاه خانگیhousehold shrineواژههای مصوب فرهنگستانپرستشگاهی کوچک در یک پستو یا بر روی یک رف شامل مجموعهای از تصاویر و پیکرکهای پیشکششده به یکی از خدایان رسمی یا به خدایی خانوادگی یا محلی یا به نیاکانی که جنبۀ خدایی یافتهاند
نیایشگاه روبازyard shrineواژههای مصوب فرهنگستانپرستشگاهی در محوطۀ باز که در آن اثر یا آثاری آیینی و مقدس بر روی یک پایه یا تاقچه قرار داده میشود