هیزم نیمسوزگویش اصفهانی تکیه ای: nimasuǰ طاری: nimsuǰ طامه ای: nimasoti طرقی: ezem-e nimsotti کشه ای: namasoti نطنزی: nimasotti
charredدیکشنری انگلیسی به فارسیغلیظ شده، تبدیل به زغال کردن، انجام دادن، نیمسوز شدن، کردن، نیم سوز کردن
charringدیکشنری انگلیسی به فارسیسنگ زنی، تبدیل به زغال کردن، انجام دادن، نیمسوز شدن، کردن، نیم سوز کردن