لغتنامه دهخدا
نیم دست . [ دَ ] (اِ مرکب ) مسند کوچک . (رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). تخت خرد. مسند خرد. (فرهنگ خطی ). چه ، دست به معنی صدر و مسند عالی است . (برهان قاطع) (آنندراج ) : دست آفت بدو چگونه رسدکه در او نیم