نیوتشلغتنامه دهخدانیوتش . [ نیوْ ت َ ] (اِ) بر وزن پیشکش به معنی جماع و مجامعت . (از برهان ) (از انجمن آرا). از مجعولات دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 273 شود.
نوتاشلغتنامه دهخدانوتاش . [ ن َ / نُو ] (ص ) سرمد. همیشه . دایم . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). جاوید. (انجمن آرا) (آنندراج ). از برساخته های دساتیر است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 271 شود.
نواتجلغتنامه دهخدانواتج . [ ن َ ت ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناتج . رجوع به ناتج شود. || مواشی نواتج ؛ ستور بچه آور. (از ناظم الاطباء). رجوع به ناتج شود.
ناتجلغتنامه دهخداناتج . [ ت ِ ] (ع ص ) آن که نگاهداری میکند ماده شتر را برای نتاج گرفتن . (ناظم الاطباء). الناتج للبهایم ، کالقابلة للنساء. (المنجد). ج ، نواتج .