هاشمیونلغتنامه دهخداهاشمیون . [ ش ِ می یو ] (اِخ ) ج ِ هاشمی . اولاد و احفاد هاشم بن عبدمناف . رجوع به بنی هاشم شود.
عاسمینلغتنامه دهخداعاسمین . [ س ِ م َ ] (اِخ ) در معجم البلدان است که اگر تثنیه ٔ عاسم نباشد جایگاه دیگر است و این کلمه در یکی از اشعار راعی به کار رفته : و یقلن بعاسمین و ذات رمح اذا حان المقیل و یرتعینا.(معجم البلدان ج <span class="hl" dir
نظافتچیhousemanواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که نظافت محوطههای عمومی مهمانخانه/ هتل، از قبیل سرسرا و آسانبَر، را بر عهده دارد