لغتنامه دهخدا
هامکاباد. (اِخ ) نام دهی از رستاق قمدار که در پهلوی آن کوهی واقع بوده است : و به رستاق قمدار دیهی هست نام آن «هامکاباد» و در پهلوی آن کوهی هست و در پناه آن شکافی و در میانه ٔ آن شکاف دو سوسمار و بغیر از دنب ایشان هیچ عضو پیدا نه ، چون چیزی بر آن زنند یا چیزی بر آن بسایند دنبه