زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
طبلهای دوطرفهdouble-skin drums, double-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که دو سمت بدنۀ آنها پوست دارد
طبلهای یکطرفهsingle-skin drums, single-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که یک سمت بدنۀ آنها پوست دارد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
هاچارکندلغتنامه دهخداهاچارکند. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل که در 42 هزارگزی شمال باختری گرمی و 8 هزارگزی راه شوسه ٔ بیله سوار به آصلاندوز واقع شده است . کوهستانی و گرمسیر است . هشتاد تن سکنه دارد. از
هاچهلغتنامه دهخداهاچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) دایاق . چوب که سر آن دو شاخ است و به زیر شاخ درخت و امثال آن زنند تا فرونیفتد و بشکند. تلفظ دیگر آن خاچه است .
هاچیدنلغتنامه دهخداهاچیدن . [ دَ ] (مص ) گرفتن . || ربودن . || خشک کردن . || پژمردن . || سرد شدن و افزون گشتن سرما. (ناظم الاطباء). || بریان کردن . (فرهنگ شعوری ج 2 ورق 431 ص الف ).
هاچارکندلغتنامه دهخداهاچارکند. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل که در 42 هزارگزی شمال باختری گرمی و 8 هزارگزی راه شوسه ٔ بیله سوار به آصلاندوز واقع شده است . کوهستانی و گرمسیر است . هشتاد تن سکنه دارد. از
هاچه زدنلغتنامه دهخداهاچه زدن . [ چ َ / چ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) دو شاخ به زیر شاخ درخت و امثال آن زدن .
هاچهلغتنامه دهخداهاچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) دایاق . چوب که سر آن دو شاخ است و به زیر شاخ درخت و امثال آن زنند تا فرونیفتد و بشکند. تلفظ دیگر آن خاچه است .
هاچه سولغتنامه دهخداهاچه سو. [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه که در 6 هزارگزی خاور شاهین دژ و 5هزارگزی شمال خاوری ارابه رو شاهین دژ به تکاب واقع شده است . سرزمینی کوهستانی و هوای آن معتدل است . <spa