هتماءلغتنامه دهخداهتماء. [ هََ ] (ع ص ) مؤنث اهتم . زن شکسته دندان پیشین . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گوسپند ماده ای که دندانهای پیشین او از بن شکسته شده باشد. (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). ج ، هُتم . (اقرب الموارد).
هتملغتنامه دهخداهتم . [ هَُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَهتَم و هَتماء. (اقرب الموارد). رجوع به اَهتَم و هَتماء شود.
اهتملغتنامه دهخدااهتم . [ اَ ت َ ] (ع ص ) مرد دندان پیشین شکسته . (ناظم الاطباء). مرد شکسته دندان پیشین . مؤنث آن ، هتماء. (منتهی الارب ) (آنندراج ). دندان پیشین شکسته . (المصادر زوزنی ) (مهذب الاسماء نسخه خطی ) (تاج المصادر بیهقی ). || در اصطلاح علم عروض یکی از مفاعیل است که در آن زحاف شده