هذابةلغتنامه دهخداهذابة. [ هََ ب َ ] (ع مص ) شتافتن مردم و جز آن . (منتهی الارب ). شتافتن مردم . || بسیار شدن سر و صدای قوم . (اقرب الموارد).
هضوبةلغتنامه دهخداهضوبة. [ هَُ ب َ ] (ع اِ) یک دفعه ازباران بزرگ قطره . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ادابةلغتنامه دهخداادابة. [ اَ ب َ ] (ع مص ) زیرک شدن . || نگاه داشتن حدّ هر چیزی . || فرهنگی شدن . ادیب شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
اذابةلغتنامه دهخدااذابة. [ اِ ب َ ] (ع مص ) گداختن (متعدی ). گدازانیدن . (زوزنی ) (منتهی الارب ). آب کردن . || غارت کردن . (منتهی الارب ). || اذابه ٔ امر خویش ؛ نیکو کردن کار خود را. (منتهی الارب ).
عذابةلغتنامه دهخداعذابة. [ ع َ ب َ ] (ع اِ) این کلمه وزناً و معناً مانند عدابة است . (از اقرب الموارد). رجوع به عدابة شود.