هذاهذلغتنامه دهخداهذاهذ. [ هََ هَِ ] (ع اِ) آنانکه هر کس را ببینند گویند از ایشان است و از خدمتکاران ایشان . (منتهی الارب ).
هداهدلغتنامه دهخداهداهد. [ هََ هَِ ] (ع اِ) ج ِ هدهد و هدهدة. (منتهی الارب ). ج ِ هدهد. (اقرب الموارد). هداهید. رجوع به هداهید شود.
هداهدلغتنامه دهخداهداهد. [ هَُ هَِ ] (ع اِ) پوپک . (منتهی الارب ). هدهد و آن پرنده ای است شبیه کبوتر. || (ص ) فحل هداهد، کثیرالهدهدة. || (اِ)لطف : ما فی وده هداهد؛ ای لطف . (از اقرب الموارد).
اضاعتلغتنامه دهخدااضاعت . [ اِ ع َ ] (ع مص ) ضایع کردن . (غیاث ) (ترجمان تهذیب عادل بن علی ص 14) (آنندراج ). اضاعة. تضییع. و رجوع به اضاعة و اضاعه شود.