هردودلغتنامه دهخداهردود. [ هَُ ] (اِ صوت ) فریاد. غریو. خروش .- هردود کشیدن ؛ با خشم و شتاب بسوی کسی رفتن . حمله کردن همراه با فریاد و غریو. (از یادداشتهای مؤلف ).
عرداتلغتنامه دهخداعردات . [ ع َ رَ ] (ع اِ) ج ِ عردة، بمعنی صلابت و قوت . (از معجم البلدان ). رجوع به عردة شود.
هردودلغتنامه دهخداهردود. [ هَُ ] (اِ صوت ) فریاد. غریو. خروش .- هردود کشیدن ؛ با خشم و شتاب بسوی کسی رفتن . حمله کردن همراه با فریاد و غریو. (از یادداشتهای مؤلف ).
هردودلغتنامه دهخداهردود. [ هَُ ] (اِ صوت ) فریاد. غریو. خروش .- هردود کشیدن ؛ با خشم و شتاب بسوی کسی رفتن . حمله کردن همراه با فریاد و غریو. (از یادداشتهای مؤلف ).
هردودلغتنامه دهخداهردود. [ هَُ ] (اِ صوت ) فریاد. غریو. خروش .- هردود کشیدن ؛ با خشم و شتاب بسوی کسی رفتن . حمله کردن همراه با فریاد و غریو. (از یادداشتهای مؤلف ).