هزارنوالغتنامه دهخداهزارنوا. [ هََ / هَِ ن َ ] (ص مرکب ) آنکه هزار آهنگ دارد و نواهای بسیار گوناگون نوازد : با مطرب هزارنوا باده نوش کن در موسمی که زاغ هزیمت شد از هزار. سوزنی .رجوع به هزارآوا شود.<br