هزارنیایانButomaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از قاشقواشسانان چندساله و بدون کرک و آبزی یا رطوبتپسند و دارای ساقۀ زیرزمینی ضخیم و خزنده
هزارنیButomusواژههای مصوب فرهنگستانسردۀ چندسالۀ آبزی از تیرۀ هزارنیایان با یک گونه که بومی اوراسیاست و امروز در سرتاسر منطقۀ معتدل شمالی پراکنده است
هزارانیلغتنامه دهخداهزارانی . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام . دارای 352 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ کبود است و محصول آن غله ، لبنیات ، پشم و ماش است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
هزارگانیلغتنامه دهخداهزارگانی . [ هََ / هَِ ] (ص نسبی ) هزاردیناری . آنچه هزار دینار ارزد یا هزار مثقال طلا در آن باشد : خلعت پوشانید که کمر هزارگانی بود در آن خلعت . (تاریخ بیهقی ). پیش آمد کمر زر هزارگانی بسته با کلاه دوشاخ و ساختش هم هز
ارتفاعهای هزارگانیcardinal altitudes, cardinal FLsواژههای مصوب فرهنگستانارتفاعها یا ترازهای پروازی که بهصورت فواصل هزارتایی بیان میشود
هزارنیButomusواژههای مصوب فرهنگستانسردۀ چندسالۀ آبزی از تیرۀ هزارنیایان با یک گونه که بومی اوراسیاست و امروز در سرتاسر منطقۀ معتدل شمالی پراکنده است