هشکلغتنامه دهخداهشک . [ هَُ ] (اِ) هوش . (یادداشت به خط مؤلف ) : از طره ٔ تو که نافه ٔ مشک افتادهشیار زمانه بس که بی هشک افتاد.عطار.
هشکلغتنامه دهخداهشک . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان سراوان دارای 520 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غله و خرما است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
حسکلغتنامه دهخداحسک . [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. در 60 هزارگزی جنوب باختری الیگودرز و سه هزارگزی جنوب راه مالرو آثار به چال چناره کوهستانی و گرمسیر است . 178 تن سکنه ٔ شیعه ٔ فارسی
چاهشکلغتنامه دهخداچاهشک . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طرقبه بخش مرکزی شهرستان مشهد که در 8 هزارگزی شمال خاوری طرقبه و 15هزارگزی خاور شوسه ٔ قدیمی مشهد به قوچان واقع شده . دامنه و سردسیر است و 15
دهشکلغتنامه دهخدادهشک . [ دِ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 33هزارگزی شمال باختری مشهد. دارای 370 تن سکنه می باشد. آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span
دهشکلغتنامه دهخدادهشک . [ دِ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیمبلوک بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 5هزارگزی شمال باختری قاین . دارای 615 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class=
دیهشکلغتنامه دهخدادیهشک . [ هَِ ] (اِخ )دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس در 3هزارگزی جنوب طبس سر راه مالرو عمومی طبس بخداآفرین با 1630 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).<br