هلیوملغتنامه دهخداهلیوم . [ هَِ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) گاز سبک و غیرقابل احتراقی که در بالن به کار میرود. (فرهنگ انگلیسی حَییم ).
هلیومفرهنگ فارسی معین(هِ یُ) [ فر. ] (اِ.) عنصر گازی شکلی که در برخی سنگ های حاوی اکسیداورانیوم کشف گردید و بعدها وجود آن را در سایر کانی ها تشخیص دادند. این گاز در ترکیب هوا وجود دارد و در برخی آب های معدنی نیز موجود است .
درخش هلیمhelium flashواژههای مصوب فرهنگستانسوختن سریع و انفجارگونۀ هلیم در هستۀ واگِن (degenerated) ستارههای کمجِرم
هلیمسوزیhelium burningواژههای مصوب فرهنگستانفرایند گداخت هستههای هلیم و تبدیل آنها به کربن در هستۀ ستاره
علوملغتنامه دهخداعلوم . [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عِلم . دانشها. رجوع به علم شود : علوم عالم دانم ولیکن اندر عصراگر دو مردم دانم بدان که نادانم . مسعودسعد.- علوم آثار علوی ؛ علم به افلاک و حرکات فلکی و آثار آنها،
حلوملغتنامه دهخداحلوم . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حِلم ، به معنی آهستگی و بردباری و عقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ).