match
حریف؛ همنبرد؛ نسبت دو نفر با هم که با یکدیگر نبرد کنند؛ هماویز.
( ~.) (ص .) حریف ، رقیب .
حریف، رقیب، معارض، هماور، همزور
adversary
antagonist, competitor, contestant, duel, opponent, rival