همپوشانی 1overlap 1واژههای مصوب فرهنگستانانطباق دو یا چند عکس هوایی که با عکسهای مجاور خود دارای منطقۀ مشترک باشند؛ مقدار منطقۀ مشترک طولی در عکس هوایی معمولاً 60 درصد است متـ . همپوشی
همپوشانی اوربیتالیorbital overlapواژههای مصوب فرهنگستانهمپوشانی دو اوربیتال اتمی از دو اتم متفاوت بهطوریکه الکترونهای آنها بین دو اتم مشترک باشد
آموسنیلغتنامه دهخداآموسنی . (اِ) وَسنی . هَبو. هوو. ضَرّه . نباغ . نباج . یاری . زن ِ یک شوی نسبت به زن دیگر او.
اموسنیلغتنامه دهخدااموسنی . [ اَ وِ ] (اِ) دو زن را گویند که یک شوهر داشته باشند و هر یک مر دیگر را اموسنی بود. (برهان قاطع) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). زن یک شوهر نسبت بزن دیگر او. هوو. وسنی . و رجوع به آموسنی و وسنی شود.